تربیت کودک
دکتر فرهنگ هلاکویی متخصص روانشناسی در مورد قصور در تربیت کودک می گوید:
اگر قرار بود یک بار دیگر فرزندم را بزرگ کنم، انگشتم را کمتر به نشانه ی تهدید به سوی او می گرفتم،
کمتر به ادب کردن او می اندیشیدم و در مقابل بیشتر به برقراری ارتباط با او اهمیت می دادم.
کمتر به ساعتم نگاه می کردم و چشم هایم را بیشتر برای نگاه کردن به او به کار می گرفتم.
با او بیشتر به گردش می رفتم، بادبادک های بیشتری به آسمان می فرستادم.
کمتر خودم را جدی می گرفتم، اما جدی تر با او بازی می کردم.
دشت های بیشتری با او می پیمودم و ستارگان بیشتری را با او تماشا می کردم.
کمتر او را می کشیدم که تندتر راه برود و بیشتر او را در آغوش می کشیدم.
رفتار خشک و سخت گیرانه ام را کمتر به کار می بردم و در عوض بیشتر حمایتش می کردم.
به جای فکر کردن به ساختن خانه، اعتماد به نفس او را بهتر می ساختم.
و به جای اینکه عشق و قدرت را در خود رشد دهم، قدرت عشق ورزیدن را در خود پرورش می دادم…
منبع: دنیای روانشناسی
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
معرفی انیمیشن زندگی یک حشره a bug’s life
بازی برای کودکان یک ساله
بازی کودک با تبلت و تاثیر بر گفتار
سندرم سیندرلا
داستان روانشناسی پسرک و 10 دلار
بازی بولینگ بساز
8 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
مطالب بسیار اموزنده است . اما افسوس که مشکلات زندگی اعصاب و روان درستی برای پدر مادرها نگذاشته و فقط همان لحظه که مطالب را می خوانند تصمیم می گیرند که به دل کودکانشان راه بیایند . ولی با اولین کج خلقی کودکان همه چیز فراموش میشود . جالبست که من هر پدر و مادر بزرگی که میبینم اعتراض دارند به تربیت بچه ها یشان ( در مورد نوه هایشان ) کسانیکه در کودکی ما هیچ کدوم از رفتار ها را نمی پسندیدند یا ایراد می گرفتند و یا منع می کردند .
سلام
سایت دنیای روانشناسی در نظر دارد با ارائه راهکارهای عملی به والدین کمک کند تا آنها بتوانند روش رفتار درست با کودک را بیاموزند و به کار بگیرند. امیدواریم که بتونیم به این هدف مهم دست پیدا کنیم.
با نظر دکتر هلاکویی موافقم وشاید به همین دلیل است که پدر بزرگها ومادر بزرگها در برخورد با نوه هایشان کاملا متفاوت عمل می کنند گاهی هرچه فکر می کنیم کمتر خاطره ای از باهم بودن کودکمان. به یاد می آوریم. پس آنچه را که کم داریم در ارتباط با نوه هایمان جستجو می کنیم. وحتی گاهی از آنطرف بام می افتیم البته شاید عصر حاض دلیل توجیه کننده خوبی باشد تا مشکلات زندگی مان را سدی برای این ارتباط از دست رفته بدانیم و این ضرب المثل را که بچه بادام است ونوه مغز بادام. بسازیم تا مرهمی باشد بر یادگا رهای زخمی دوران. والد بودنمان که هم جوان بودیم هم ناآگاه وهم عجول وگرفتار وتنها راه حل مشکلات انگشت تهدید معروف بود
عالی بود خسته نباشید
خیلی عالی بود.کوتاه و بیدار کننده …ممنون
سلام، مفید بود ولی بار ها و بار ها این متن زیبا را شنیدیم
طرح موضوعات جدید کمک به پیشرفت بهتر ما میکند.
با تشکر از مطلب زیبا