همیشه هم تقصیر کودکان نیست
یکی از نیازهای مهم هر انسان نیاز به امنیت است. وقتی به هرم نیازهای مزلو نگاه کنیم میبینیم که بعد از نیازهای جسمی مثل خوراک و پوشاک و…، ما نیاز به امنیت داریم.
امنیت به چه معناست؟
یک نمونه از امنیت، احساس امنیت داشتن در رفتار و روابط است. ما نیاز داریم که بتوانیم واکنش افراد مختلف را در برخوردها پیش بینی کنیم که باعث احساس امنیت در ما می شود. تصور کنید شما به همسرتان حرفی میزنید، شوخی می کنید و همسرتان به شوخی شما می خندد و عکس العمل مثبتی دارد. بار دیگر باز همان شوخی و حرف را بهش می زنید، با تصور اینکه خوشحال میشود ولی این بار همسرتان عکس العمل شدیدی نشان می دهد و خیلی ناراحت می شود!
شما تعجب می کنید! این همان شوخی قبلی است که همسرتان به آن خندیده است ولی الان عکس العمل متفاوتی نشان داده است!
پس دچار عدم امنیت در رابطه می شوید.
به این معنی که نمی توانید عکس العمل همسرتان را در این موقعیت پیش بینی کنید و گیج و مضطرب می شوید و در ارتباط با آن دچار عدم امنیت هستید و نمیدانید در موقعیت های متفاوت چگونه باهاش رفتار کنید!
همین مثال را به روابطتان با کودک ببرید.
فرض کنید در مهمانی با پسر کوچولوی 5 ساله تون درحال بازی کردن هستید که فرزندتون در حین بازی شما رو میزند و شما بهش می خندید و اینو شوخی فرض می کنید. روز دیگر بازهم مهمانی دعوتید. در جمع فامیل نشستید که پسرتون با خوشحالی از سر و روی شما بالا میرود و دوباره شما را میزند.
ولی این بار شما آنچنان داد وبیدادی راه می اندازید که کودکتان در حالی که غرورش در جمع خرد شده است فقط مات و متعجب نگاهتان می کند و از شما به شدت دلخور می شود.
فکر می کنید علت گیج شدن کودکتان چیست؟
اینکه شما دو تا برخورد متفاوت درباره یک موضوع و در یک موقعیت با وی داشتید، بدون اینکه هیچ توضیحی به او بدید!
شاید در رابطه با همسرتان بتوانید از او سوال کنید و دلیل رفتارمتفاوتش را بپرسید ولی کودکان نمیتواند این مسأله را به خوبی بشکافند و تجزیه وتحلیل کنند و به شما بگوید که چرا یک رفتار دو برخورد متفاوت در پی داشته است. اگر زدن بابا بده پس چرا در مهمانی قبلی خندید و کارمو تأیید کرد؟! اگه خوبه پس چرا امروزاینطوری سرم داد کشید؟
و این سبب گیج شدن کودک می شود از اینکه چطور با شما رفتار کند که مورد تاییدتان باشد و باعث عدم امنیت در کودکتان می شود و در نهایت اینکه سطح اضطراب کودک بالا می رود و ترجیح می دهد از چنین پدر یا مادری دوری کند و رابطه دوستانه ای برقرار نکند، شاید مثل خود ما بزرگترها.
وقتی رفتار دوستمون برای ما قابل پیش بینی نباشد و ما ندانیم در این موقعیت چطور رفتار خواهد کرد پس دچار اضطراب می شویم و ترجیح می دهیم با چنین فردی ارتباط نداشته باشیم.
همیشه هم تقصیر کودکان نیست! گاهی ما بلد نیستیم چطور باهاشون رفتار کنیم!
برای همه ی پدر و مادرهای عزیز آرزوی موفقیت در امر تربیت کودکانشان را داریم.
منتظر نظرات شما عزیزان هستیم.
منبع: دنیای روانشناسی
سایتتون فوق العادست.ممنون بابت این مظلب خوب ومفیدتون.
پاینده باشید
از زحمات شما سپاسگزارم بسیار آموزنده بود.
با کمال سپاس از مطالب خوب و اموزنده شما من خودم پسر 5 ساله ای دارم که با پدرش دقیقا از این دست مشکلات زیاد داره و متاسفانه به تازگی بخاطر استرسها و اصطرابهایی که رفتار پدرش بهش میده شروع به ناخن جویدن کرده ممنون میشم مطالبی هم در راستای چگونگی از بین بردن این استرسها نشر بدید
سلام
همونطور که خودتون اشاره فرمودین ممکنه مشکل ناخن جویدن کودکتان به خاطر اضطرابی به وجود آمده که در رابطه با پدرش تجربه می کنه. سعی کنید این مسأله رو برای پدرش توضیح بدین و همچنین توجه داشته باشید که یک مادر مضطرب کودک مضطرب بار می آورد. سعی کنید با کودکتون بیشتر بازی کنید تا با شما و پدرش وارد تعامل بشود و احساس راحتی بیشتری داشته باشد.
در ضمن بهتون توصیه می کنم برای بررسی جامعتر موضوع ناخن جویدن کودکتان نزد یک مشاور کودک بروید تا موضوع را بهتر بررسی و ریشه یابی کند
با آروزی روزهای شاد برای شما
سلام ممنون از راهنمایی های جالبتون لطف کنین ادرس مطبتون رو توی سایت بگذارید
سلام
ممنون که به سایت ما سر میزنید
محل کار بنده اصفهان هست.
شاد باشید
سلام خسته نباشید
دختر من خیلی باهوش هست و در تست هوش جزو تیز هوش تا نابغه قرار دارد 4.سال و نیمه هست ولی متاسفانه از تنهایی می ترسد و شب ها با اینکه کنار خودم هست باید برای لحظه ی خواب کنارش باشم و دستش رو بگیرم به تنهایی به اتاق خودش نمیرود حتی داخل دستشویی هم باید کنارش باشیم به نظر شما من باید چه کاری انجام بدم تا ترسو نباشه
از توجه شما متشکرم
سلام
با توجه به نشانه هایی که ذکر کردید به نظر میرسد کودکتان دچار اضطراب جدایی است. من سعی می کنم چند تا راهکار ساده بهتون عرضه کنم ولی بهتون توصیه می کنم که نزد یک مشاور کودک بروید تا بهتر مسألتون رو بررسی و حل کند.
سعی کنید فرایند خوابیدن در اطاقش را برایش دلپذیر کنید. به طور مثال برایش قصه بخوانید، کتاب های زیبا نشانش بدهید ولی به او بگویید در صورتی که خوابید از اطاق می روید و هیچوقت او را بدون خداحافظی و بوس شب بخیر ترک نکنید چون اگر با فرض اینکه شما کنارش هستید بخوابد و بیدار شود و شما نباشید اضطرابش بیشتر می شود. اگر خواست پیش شما بخوابد شرایط را برایش سخت تر کنید. مثلا کتاب نخوانید و …
می توانید از بازی دالی موشه که در قسمت بازی کودکان نوشته شده استفاده کنید تا کودک بفهم
حتی وقتی شما کنارش نیستید باز هم وجود دارید.
براتون روزهای شادی رو آرزو می کنم